ناز دستاش که مامان ماساژ ميده.
با تاخير اما مبارک
بسيار زيباو تامل برانگيز بود ضمن احترام وارزوي توفيق روز افزون شما دوست گرامي
از شما دعوت ميکنم به وبلاگ من طوباي محبت
کليک رنجه کنيد ومنو از نظراتتون بهره مند کنيد منتظر نظرات سازنده شما هستم
سلام عزيزم
الهي فداش بشم با خودت ميبرديش
اخي منم با مهد موافق نيستم ولي خوب مجبوريه ديگه البته خيليم مزايا داره همينکه بچه اجتماعي ميشه و کاراي هدفمند ميکنه
اگر چه سارا جونم همينجوريم نمونه ست با اين مامان مهربونش
فداتون بوس
گاهي بايد به دور خود يک ديوار تنهايي کشيد نه براي اينکه ديگران را از خودت دور کني بلکه براي اينکه ببيني براي چه کساني اهميت داري...... که اين ديوار را بشکنند
بهترينها رو براتون آرزومندم ...موفق باشيد
عزيييييييييييييييييزم بهترين تصميمو گرفتي، من مطمئنم اونجا راضي و آروم و خوشحال خواهد بود
بيست و نه ماهگيت مبارک فرشته کوچولوي من
پس نظر من کو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فکر کنم پارسي بلاگ خوردتش. عيبي نداره نوش جونش دوباره ميذارم.
خيلي خوبه که دغدغه نگهداري دخمل خوشگلت رو ديگه نداري. هيچي به اين اندازه نميتانه فکر يه مامان شاغل رو به خودش مشغول کنه. فرهنگي هستيد؟
خدا رو شکر که آزمايشها يه خير و خوشي جواب دادن ، ايشالا هميشه سالم و شاد باشيد.
الحمدلله گويا دغدغه نگهداري دختر گلت رو هم نداري. واقعا اولين و آخرين دغدغه هر مادر کارمند اوضاع بچش توي ساعات غيبتشه. شما فرهنگي هستيد؟