• وبلاگ : دردونه جون
  • يادداشت : سي ماهگي
  • نظرات : 3 خصوصي ، 14 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    30 ماهگي دختر گلت مبارک باشه ولي با تاخير .

    خيلي خوبه که سعي خودتو کردي و دختري رو از پوشک گرفتي همين که خودش خبرت ميکنه خيلي خوبه و جا براي پيشرفت داره نبايد زياد به بچه ها سخت بگيريم اميدوارم پارميس من هم ياد بگيره و بهم بگه.

    پاسخ

    ممنون مامان طلا. خدا رو شكر الان ديگه خيلي خوب ميگه و مشكلي نداريم فقط براي شماره ي 2 يكم هنوز مشكل داريم. اميدوارم شما هم با موفقيت اين مرحله را بگذروني
    سي ماهگيت مبارک سارا خوشمله :********
    پاسخ

    ممنون سي و يك ماهگي سنا خوشگلم هم مبارك
    30 ماهگي دردونه جون مبارك باشه الهييييي

    من هم متاسفانه هنوز در پوشك گرفتن موفق نشدم در حاليكه دوستام همه توي 23 ماهگي اين كار رو كردن ولي آريا چند ساعت خودش رو نگه مي داره و وقتي مي برم حمام و آب هم مي ريزم جيش نمي كنه ولي مياد بيرون مي كنه خيلي جاهاي خونه رو نجس كرده و امكان بلند كردن موكت ها هم نيست اصلا
    خلاصه خيلي درمانده شدم و نمي دونم تا كي ادامه داره
    پاسخ

    نگران نباش هنوز وقتش نيست خودش بايد آماده بشه و به نظر من 23 ماهگي خيلي زوده .
    + فروغ 

    معذرت دوستم .بذار به پاي بچه داري و کامنتهاي آخر شب که مغر آدم فقط 1% داره کار ميکنه.

    پاسخ

    :)) چشم عزيزم
    + فروغ 

    زينب جان ميبيني دخترامون چقدر زود دارن بزرگ ميشن؟ آدم يکمي دلش ميگيره :(

    پاسخ

    فروووووووووووغ :)) (آيكون جيغ) من زينبم؟...آره واقعا گاهي چقدر دلگير ميشه مخصوصا وقتايي كه يه چيزهايي يادت نمياد
    افاااااااا خانوم اجازه چلا من فکر ميکردم اينجا نظر گذاشتم؟ الان اومدم ميبينم نيست..يعني آلزايمر گرفتم؟ اصلا نزاشته بودم؟
    اول از همه سي ماهگي دخمل قشنگمون مبارک باشهههههه
    بعد اينکه تبريک به مناسبت پوشک گيرون
    زهرا يادته گفتم ميخوام صبر کنم تا اميررضا دو ساله بشه بعد؟
    حالا فکر کن چي شد؟ امروز صبح که از خواب بيدار شده دست ميزنه به پوشکش ..ميگه مامان امي سا(اميررضا) جيش دسشي( دستشويي) چشمام از حدقه در اومد يعني.گفتم اميررضا ميخواد بره دستشويي جيش کنه؟ گفت آره ..بردمش باورت ميشه جيش کرد؟؟حالا که روزهاي آخر تعطيلاته پسر ما يادش اومده
    ميگم اين اجلاس سران هم خيلي به درد شما خورد
    به اميد موفقيتهاي بعدي سارا جان
    پاسخ

    :))))))) ممنون عزيزم بابت تبريكات...اي جانم عزيزدلم امي سااااا چه جاااااالب كه خودش اعلام آمادگي كرده پسر ها تو اين زمينه يكم سخت تر پيش ميروند ولي ظاهرا امير رضا جون خيلي خوب پيش ميره ماشالله بهش. انشالله بي دردسر شما هم اين مرحله را بگذروني عزيزم.... تعطيلات كه واقعا به درد خورد هم در اين زمينه هم در زمينه ي كارهاي عقب مانده:)))... ممنونم مي بوسمت عزيزم
    + مصي 
    باز من نظرم رو نمي بينم (البته دوميه رو)
    پاسخ

    خوب هنوز تاييد نكرده بودمش غصه نخور :*

    وقتي يه مرحله توي زندگي کودک(اولين تجربه) طي ميشه مادر احساس مي کنه چه وظيفه اي بزرگي رو که تا قبلش فکر ميکرده انجام دادنش خيلي سخته تونسته تمومش کنه. اين حس "من تونستم" واقعا احساسي که توي انجام هيچ کار ديگه توي دنيا به مادر انتقال نمي ده

    پاسخ

    :)) موافقم عزيزم واقعا درست ميگي
    + مصي 

    سلام مجدد زهرا جون،منم کامل با نظر اون خانم موافق نيستم به دو دليل اول اينکه بچه به مرور زمان جايزه براش بي معني ميشه، و دوم اينکه طبق گفته شما به هواي جايزه کار انجام ميده ولي از طرفي هم به هواي جايزه ممکنه اون کار به مرور به يک عادت براش تبديل بشه و اين همون چيزيه که ما مي خوايم و بعد هم ميتانيم در دراز مدت کم کم اين حالت شرطي بودن رو از سرش بندازيم. البته اين رو هم بگم من خودم هنوز اين روش رو امتحان نکردم و نميدانم جواب ميده يا نه. فکر مي کنم براي پسر من کمي زود باشه(پارساي من 20 ماهشه). با تمام اين تفاسير دوست دارم از تجربيات اين دوران حداقل منو بي بهره نکني،از بابت معرفي کتاب و تجربه از شيرگرفتنت هم بسياااااااار ممنونم ايشالا توي تمام مراحل زندگي موفق باشي عزيزم.


    پاسخ

    سلام مصي جان يكي از بهترين پاداش ها براي بچه ها دادن امتياز يك مسيوليت است مثلا من تو زمينه ي جيش گرفتن وظايفي بر عهده ي سارا گذاشتم مثلا اين كه خودش دستمال برداره و خودش را خشك كنه و بعد پاشو رو پدال سطل آشغال بذاره تا درش باز بشه و دستمالش را بندازه توش به نظرم اين خودش كافي بود براي اينكه سارا تشويق بشه به موقع بره دستشويي ولي يكم دير متوجه شدم كه اينكار چقدر براي يك كودك اين سن و سال مي تونه جذاب باشه من مي تونستم از همون اول به جاي شكلات از اين موضوع بهترين استفاده را بكنم...الان هم شكلات را كم كم دارم حذف مي كنم يعني دو بار كه بره يدونه مي دم و خودش هم داره يادش ميره خدا رو شكر....من در خدمتم عزيزم البته قلق بچه ها با هم كمي فرق داره و به نظرم هر مادري بهتر مي دونه كه چه راهي براي بچه اش مناسب تره ...اميدوارم در همه ي مراحل زندگي موفق باشيد
    + مصي 
    به نظر من به موقع شروع کردي و ايشالا هم موفق باشي و خواهي شد. اميدوارم من هم اين مراحل رو با موفقيت طي کنم البته من کم کم مي خوام شروع کنم و از شير بگيرمش.
    پاسخ

    ممنون مصي جان . انشالله شما هم در همه ي مراحل موفق باشي. برات يك ايميل ميزنم عزيزم
    سلام عزيزم ان ان شالله موفق باشي يه سوال دير از پوشک نگرفتي؟
    پاسخ

    سلام حسنا جان بهترين سن براي از پوشك گرفتن 2 سال و نيم تا سه سال هست كه بچه به آمادگي لازم مي رسه
    + آزاده حقيقت پناه 
    سي ماهگي عزيز دلم مبارک
    انشالله دويست ساله بشه نازگلم
    پاسخ

    مرسيييي خاله آزاده ي مهربون:)
    + آزاده حقيقت پناه 
    سلام عزيزم
    دلم واسه زنگ بازيهات تنگ شده بود
    يک مهارت خوب زندگي چقدر خوب که اين مهارت رو از يک سالگي نازگلم ياد گرفته
    عزيزم موفقيت در طي پروژه پوشک گيرون واقعا جالب و ستودنيه. نکته جالبي که هست من وبلاگ همه دوستامو که بچه کوچک در اين رده سني دارن ميخونم هرکدوم به يه نحو اين پروژه ها رو گذروندن. البته کودکان متفاوتند و واکنششون به اين پروژه ها هم ميتونه متفاوت باشه
    اما من مطمئنم که شما با صبوري و تدابيري که اتخاذ ميکني خيلي زود زود زود ميتوني اين پروژه رو به اتمام برسوني و دختر گل ماماني يک دختر کاملا مستقل ميشه زود زود زود .طوري که ديگه هيچ جا و هيچ وقت نياز به پوشک آموزشي يا پوشک معمولي و ... هم نباشه
    مثل هميشه بهترينها رو برات آرزو دارم
    التماس دعا
    پاسخ

    خودم هم دلم برا زنگ بازيها تنگ شده بود و چند تا بازي هم هست كه تو ترافيك موندن كه وقت ثبت كردنشون را ندارم:)...درست ميگي بچه ها با هم فرق دارند البته تو اين موضوع من خودم وسواس نجسي دارم كه خيلي اذيت شدم وگرنه روند طبيعي همينه ...ممنون از دعاي قشنگت عزيزم:*

    از اونجايي که ديگه سارا جون بزرگ شده و شده دختخ ماماني به خودش ميگم سارا خانم گل گلاب سي ماهگيت مبارک گلم...
    پاسخ

    مرسييييي خاله جون :*