• وبلاگ : دردونه جون
  • يادداشت : و اما ماجراي...؟؟؟
  • نظرات : 1 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام عزيزم
    واقعا جاي خوشحالي داره اين كار مهمي كه انجام دادي . اميدوارم كه طاقت بياره و راحت تر بتونه پستونكو بذاره كنار .
    دلم خيلي براي انار سوخت دلم ريش ريش شده آخه سماور كجا بوده كه هيچين بلايي سر بچه طفل معصوم اومده . خيلي ناراحت كننده بود انشاله كه هر چه زودتر خوب بشه آخي عزيزم چقدر درد كشيده اون لحظه
    پاسخ

    ممنون عزيزم. براش دعا كنيد خيلي