وبلاگ :
دردونه جون
يادداشت :
در آغوش خدا
نظرات :
3
خصوصي ،
17
عمومي
پارسي يار
: 2 علاقه ، 2 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
مريم مامان آريا
مي دوني ! اينقدر قشنگ نوشتي كه اشك توي چشمهام حلقه زد به سه دليل
يكي ياد لحظه هايي افتادم كه آريا از شلوارم آويزوون مي شه و نگاه معصومانه اش رو بهم مي اندازه و مي گه : بغلم ( يعني بغلم كن) و فكر اينكه چقدر زود بزرگ ميشه و اين روزهاي شيرين تموم ميشه و شايد من روزي آرزو كنم آريا بهم بگه مامان بغلم كن !
و ديگه اينكه اسم اون مأمن رو آوردي ، خدا
يادم باشه حتما اين رو به آريا بگم
ممنون خيلي خوب بود و خيلي هم دلم گرفت البته
پاسخ
قربون اون آريا نمكي و بامزه بشم . انشالله مدارج موفقيت را در كنار مادري دلسوز چون تو و لطف و عنايت خدا طي كنه عزيزم:)